جدول جو
جدول جو

معنی بی اسار - جستجوی لغت در جدول جو

بی اسار
بی افسار، رها ول آزاد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ)
مرکّب از: بی + فسار، مخفف افسار، بی افسار.
لغت نامه دهخدا
بی هال (هال قرار) مرا دیوانه پندارند و بی هال - که دیوانه چو من باشد به هر حال (ویس و رامین) خسته دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی گدار
تصویر بی گدار
بی معبر، احتیاط نکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی مساس
تصویر بی مساس
بی بنیاد و بی اساس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی وقار
تصویر بی وقار
سبکسار باد سار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر اساس
تصویر بر اساس
بر پایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
بی پایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی سالار
تصویر بی سالار
آنارشیست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی احساس
تصویر بی احساس
سنگدل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی حساب
تصویر بی حساب
بیشمار، بی اندازه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی قرار
تصویر بی قرار
بی تاب، نا آرام، سراسیمه، پریشان
فرهنگ واژه فارسی سره
بی اصل، بی بنیاد، بی پایه، بی ربط، بی سروته، پوچ، سست، سست بنیان، مهمل، نامعتبر، واهی
متضاد: معتبر، اساسمند، محکم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
لا أساسٌ له
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
Groundlessly, Unsubstantially, Unsubstantiated
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
sans fondement, de manière non substantielle, non fondé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
באופן חסר בסיס , ללא בסיס , חסר בסיס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
sin fundamento, insustancialmente, no fundamentado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
безосновательно , неосновательно , необоснованный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
unbegründet, unwesentlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
безпідставно , непідставно , безпідставний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
bezpodstawnie, bez podstaw, bezpodstawny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
无根据地 , 无实质地 , 无根据的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
sem fundamento, insubstancialmente, não fundamentado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
senza fondamento, insostanzialmente, infondato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
ongegrond, onsubstantiëel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
निराधार , असार रूप से , बिना प्रमाण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
ไร้เหตุผล , อย่างไม่มีสาระ , ไม่มีหลักฐาน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
tanpa dasar, tanpa substansi, tidak berdasar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
بے بنیاد طور پر , بے بنیاد , بے بنیاد
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
ভিত্তিহীনভাবে , ভিত্তিহীনভাবে , অপ্রমাণিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
bila msingi, isiyo na msingi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
temelsiz bir şekilde, önemsizce, temelsiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
근거 없이 , 비본질적으로 , 근거 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی اساس
تصویر بی اساس
根拠なしで , 実質のない方法で , 根拠のない
دیکشنری فارسی به ژاپنی